سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گردان 217 عاشورا


یک اندیشکده آمریکایی معتقد است که مداخله نظامی در سوریه تحت هر شرایطی، بدون شک فرآیندی پیچیده و پرالتهاب خواهد بود که مخاطرات زیادی را برای نیروهای مهاجم و منطقه به همراه خواهد داشت.

به گزارش فارس، اندیشکده«واشنگتن»در مقاله‌ای به قلم«جفری وایت»می‌نویسد: با توجه به ادامه خشونت‌های دولت و درگیری‌ها در سوریه، پایان عملیات نظامی ناتو در کشور لیبی و ظهور مخالفان مسلح حکومت، بحث مداخله نظامی در سوریه طی هفته های آینده با شدت و جدیت بیشتری دنبال خواهد شد؛ مخالفانی که توسط نیروهای دولتی جدا شده از بدنه حکومت، تامین می‌شوند. البته علیرغم عوامل احساسی و بسیاری دیگر از عوامل، بحث و صحبت در خصوص مداخله نظامی، باید تمامی موارد کلیدی دخیل در اعمال فشار نظامی نظیر اهداف، نتایج و خطرات احتمالی را مورد لحاظ قرار دهد.

تعیین اهداف از ضرورت‌های این طرح است

 هرگونه عملیات نظامی در سوریه باید دارای هدفی روشن و واقع‌بینانه باشد. کوچک‌ترین هدف این عملیات می‌تواند انجام اقدامات لازم برای محافظت از جان مردم سوریه باشد، مردمی که در حال حاضر در معرض خطرات زیادی هستند. دادن اختیار و امکانات به گروه مخالف دولت برای شروع جنگ علیه نیروهای دولتی و حکومتی نیز می‌تواند یکی دیگر از اهداف این عملیات باشد. در حال حاضر، دست دولت سوریه برای برخورد با مخالفان بسیار باز است. می‌توان شکست کامل«بشار اسد»، مداخله نظامی نیروهای خارجی و همکاری آنها با عناصر مخالف را هدفی جاه‌طلبانه برای این عملیات دانست. در صورت تائید هر یک از این اهداف توسط کشورهای شرکت کننده در مداخله نظامی، آنها باید این اهداف را به طور کامل مورد بررسی قرار دهند و بر سر آن توافق کنند.

اهداف نیروهای مداخله کننده باید معین و مشخص باشند

 این اهداف باید با توجه به امکانات موجود و سنجش میزان موفقیت در چارچوب‌های زمانی مختلف(در هفته‌ها یا ماه های آینده، نه سال‌های آینده)، قابل دستیابی باشند و از نظر قانونی نیز در راستای منافع مردم سوریه باشد؛ نباید این‌گونه باشد که تنها طرفین و نیروهای مداخله کننده از این عملیات منفعت ببرند. اگر طرفین درگیر در این عملیات نتوانند قبل از مداخله نظامی، اهدافی شفاف، قانونی و قابل دستیابی را در دستور کار خود قرار دهند، احتمال مخالفت‌های عمومی و سیاسی، نقص یا کمبود تجهیزات در گروه های مداخله کننده و پدیداری دودستگی در نتیجه شکست و بحران وجود دارد.

ارزیابی امکانات و توانایی‌ها

 تصمیم گیری در خصوص عملیات مداخله گرایانه باید بر اساس شناخت کامل توانایی‌های دولت و قدرت برگشت پذیری آن باشد. با توجه به عملکرد ماه های گذشته سوریه می‌توان پیش بینی کرد که دولت و نیروهای نظامی این کشور، توانایی انجام مبارزه ای بلندمدت را داشته باشد. توانایی و امکانات گروه مخالف دولت برای شروع جنگ‌های طولانی مدت را نیز باید مورد ارزیابی قرار داد. آیا مخالفان«بشار اسد»توانایی ایستادگی در مقابل درگیری‌ها و خشونت‌های آینده را دارند؟ آیا می‌توانند گروهی مسلح و کارآمد را تشکیل دهند و از امتیاز نیروهای خارجی کمکی، استفاده کنند؟ گروه های مخالف دولت لیبی از همان روزهای ابتدایی انقلاب خود توانستند توانایی‌های خود را به حکومت این کشور نشان دهند، اما این موضوع در خصوص سوریه کمتر صادق است.

تعیین منابع و معیارها

روش و فرآیند برای دستیابی به اهداف تعیین شده وجود دارد. به عنوان مثال، برای حفاظت از مردم سوریه، طرفین مداخله کننده می‌توانند«مناطقی امن»را در نقاط مختلف مرز این کشور یا«مناطق حفاظت شده»و پناه گاه‌هایی را در داخل خاک سوریه تعیین کنند؛ البته در این شیوه تعداد افراد بی خانمان و در معرض خطری که محافظت خواهند شد بسیار ناچیز است چرا که گروه مخالف سیاست‌های دولت – به دلیل توزیع و پراکندگی در سراسر این کشور – قلمرو یا حوزه فعالیت مشخصی ندارد. اما در لیبی شرایط بدین ترتیب نبود و مخالفان توانسته بودند در همان روزهای ابتدایی انقلاب خود، سرزمین‌های محصور و حفاظت شده ای را به واسطه مبارزات خود بدست آورند که در نتیجه نهایی این درگیری‌ها، بی ثمر نبود.

کشورهای مداخله کننده می‌توانند نیروهای مخالف را از لحاظ نظامی تامین کنند

نیروهای مقاومت سوریه در حال حاضر در ابتدای کار خود هستند اما توانایی‌های زیادی دارند که باید تقویت شود. کشورها و نیروهای مداخله کننده می‌توانند در قالب تسلیحات، آموزش و اطلاعات نظامی مخفیانه و سری، ابزار و منابع مناسب‌تری را در اختیار نیروهای مقاومت و برای مبارزه با دولت، قرار دهند. بدین ترتیب،«بشار اسد»دیگر با غیرنظامیان غیرمسلحی – که اهدافی آسان برای وی خواهد بود – مواجه نیست و نیروهای دولت شاهد برخوردی احتمالی با مخالفان مسلح حکومت خواهند بود. در این شیوه، هزینه های عملیات نظامی دولت افزایش می‌یابد، نیروهای داخلی را از لحاظ روانی در وضعیتی آشفته و مغشوش قرار می‌گیرند و سرعت ترک میدان‌های مبارزه و جنگ افزایش پیدا خواهد کرد.

شرایط لیبی و سوریه تا حدودی یکسان است

علاوه بر این، می‌توان ترکیبی از مناطق حفاظت شده«پرواز ممنوع»،«رانندگی ممنوع»و«تیراندازی ممنوع»را در داخل خاک سوریه تعیین کرد تا عملیات نظامی دولت محدود شود و«بشار اسد»نیز – همانند دیکتاتور لیبی – برای انجام هرگونه عملیات تهاجمی علیه مردم سوریه، در تنگنا قرار خواهد گرفت. تلاش برای سرنگونی و فروپاشی حکومت راهکاری پیچیده و دشوار است که مستلزم تلاش و همت زیاد است. عملیات نظامی ناتو در لیبی برای«محافظت از غیرنظامیان»در نهایت به سرنگونی حکومت کمک کرد، پس می‌توان نتیجه گرفت که انجام اقداماتی مشابه در سوریه نیز می‌تواند تاثیرات و نتایج یکسانی را در برداشته باشد.

احتمال اعمال محدودیت در کمک‌های نظامی وجود دارد

لازمه اجرای هر یک از راهکارهای بالا، تعهد و پایبندی نیروهای درگیر است. ترکیب نهایی نیروها و منابع به شیوه اتخاذ شده توسط طرفین بستگی دارد. اگر به عنوان مثال، نیروهای مداخله کننده در ارائه کمک‌های نظامی، دارای محدودیت‌های خاص و تعیین شده ای باشند، تعهد و التزام آنها برای کمک رسانی کمتر خواهد بود؛ بنابراین محدود کردن عملیات نظامی دولت یا پشتیبانی از تغییر حکومت، نیازمند تشدید فشارها بر روی این کشور خواهد بود.

ارزیابی مخاطرات و ریسک‌ها

مداخله نظامی، حرکتی فوق‌العاده ریسکی و پرمخاطره است. در مورد کشور سوریه، این خطرات شامل موارد زیر می‌شود: آسیب‌دیدگی و مجروحیت نیروهای مداخله کننده و مردم سوریه، وخیم‌تر شدن شرایط موجود و احتمال شروع جنگ داخلی یا کشمکش با کشورهای مجاور، احتمال اینکه کشورهای مداخله کننده به طور کامل مسئول کشمکش‌ها و پیامدهای بعدی آن شوند. این درحالیست که عدم مداخله نظامی نیز مخاطرات خود را دارد. احتمال افزایش خشونت علیه غیرنظامیان وجود دارد، همان‌گونه که قبل از مداخله نظامی در لیبی اتفاق افتاد. اگر سوریه به این نتیجه برسد که فشارهای داخلی، حیات حکومت را به مخاطره خواهد انداخت، احتمال حمله به مخالفان داخلی و خارجی وجود دارد. همچنین، این احتمال وجود دارد که شرایط کنونی به یک جنگ فرسایشی تبدیل شود که مدت و پیامد آن مشخص نباشد. بدترین حالتی که ممکن است اتفاق بیفتد این است که حکومت فعلی، با سرکوب شدید مخالفان خود، مجددا به قدرت برسد.

فرآیند مداخله نظامی چیست

مداخله نظامی در کشور لیبی نشان داد که این فرآیند، عملیاتی ساده و برپایه قوانین تعریف شده ای نیست. عوامل مختلفی در هدایت آن دخیل هستند که در برخی موارد آن را به مسیرهایی غیرقابل پیش بینی می‌کشاند. واکنش دولت سوریه برپایه مخالفت‌های داخلی و خارجی خواهد بود که ممکن است هدف اصلی مداخله نظامی را قبل از رسیدن به سرانجامی مشخص و معین، دستخوش تغییرات کند. عملیات نظامی خارجی – حتی در مقیاس بسیار کم و ناچیز – می‌تواند به گروه های مسلح مخالف دولت این جسارت را بدهد تا حملات خود به نیروهای نظامی دولتی را افزایش داده و آنها را در مسیر شکست قرار دهد که نتیجه آن می‌تواند جنگی فرسایشی برای نیروهای دولتی، مخالفان و حتی نیروهای مداخله کننده باشد. اگرچه مداخله نظامی ناتو در لیبی، کمترین تلفات ممکن را برای این سازمان دربرداشت، ممکن است چنین حالتی برای سوریه صادق نباشد.

سوریه، جوامع بین‌المللی را تهدید به حمله کرده است

مداخله نظامی هیچگاه طبق برنامه ریزی قبلی پیش نمی‌رود. فرآیندهای رخ داده در این رویدادها، اتفاقاتی را رقم خواهد زد که کشورهای مداخله کننده را دچار چالشی جدی خواهد کرد. این احتمال وجود دارد که دولت سوریه در مقابل تهدیدهای داخلی و بین‌المللی واکنش نشان دهد و علیه مردم خود، نیروهای مداخله گر و حتی وطن خود نیز اقدامات تلافی‌جویانه انجام دهد. احتمالا دامنه این اختلافات و کشمکش‌ها در داخل و خارج سوریه، گسترده تر شود. به عنوان مثال، دمشق جامعه بین‌المللی را تهدید کرده است که در صورت یورش نیروهای خارجی، به اسرائیل حمله خواهد کرد. حرکات و جنبش‌هایی عادی و معمولی در عملیات نظامی – مانند درگیری، پیگیری امور و خطای انسانی – نیز می‌تواند جریان این اتفاقات را از مسیر اصلی خود منحرف کند.

مواردی که باید از کشور لیبی درس گرفت و در خصوص آنها احتیاط کرد

 مورد کشور لیبی نشان دهنده این موضوع است که مداخله نظامی به میزان ناچیز و محدود می‌تواند از شهروندان یک کشور محافظت کند و به سرنگونی یک حکومت غیرقابل تحمل، کمک کند. میزان خطر چنین اقداماتی را می‌توان – تحت شرایط خاص و فوق‌العاده – در حد و اندازه های قابل قبول و استاندارد حفظ کرد. این درحالیست که مورد لیبی حاوی درس‌ها و آموزه‌هایی منفی نیز بود. اول اینکه مداخله نظامی محدود به معنی تاثیرگذاری محدود در منطقه و کمرنگ شدن نتایج حاصل از آن است. تاثیرگذاری مخالفان لیبیایی در پیشبرد اهداف از ابتدا تا انتهای این انقلاب، به اندازه نیروهای مداخله گر ناتو بود.

نیروهای قذافی، لیبی را برای ناتو به جهنم تبدیل کرد

 علاوه بر این، مورد کشور لیبی نشان دهنده آن است که احتمال به درازا کشیده شدن هرگونه مداخله نظامی در سوریه وجود دارد. یک رژیم متجاوز می‌تواند حریفی ترسناک و قدرتمند باشد: نیروهای«معمر قذافی»با مهارت و اراده ای واقعی جنگیدند و قبل از تسلیم شدن توانستند عملیات نظامی ناتو و تلاش‌های معترضین توانمند و استوار را 7 ماه به درازا بکشانند. به نظر نمی‌رسد که شرایط برای سوریه بهتر از این باشد. کشور لیبی یادآور این موضوع است که نیروهای مخالف سوری، ساختاری پیچیده دارند و برقراری ارتباط با آنها می‌تواند کار دشواری باشد. سازمان دهی، انگیزه، اراده و توانایی‌های آنها هیچگاه به طور کامل قابل درک و شفاف نخواهند بود و در واقع، در بازه های زمانی مختلف در مداخله نظامی، دستخوش تغییراتی خواهد شد.

 نتیجه گیری

 شرایط و موقعیت کشور سوریه روز به روز دستخوش تغییراتی خواهد شد؛ با و بدون مداخله نظامی نیروهای خارجی، و کسانی که انجام چنین عملیاتی را در نظر دارند باید با بلاتکلیفی‌ها و بی ثباتی‌های موجود دست و پنجه نرم کنند. مواردی مانند تاثیر تحریم‌ها، انسجام دولت و طبیعت برگشت پذیری گروه های مخالف تنها به مرور زمان مشخص خواهند شد و به ناچار، نگرانی در خصوص این پرسش که«تحت چه شرایطی باید از گروه های مسلح و غیرمسلح مخالف دولت حمایت کرد؟ چرا؟ چگونه؟»افزایش پیدا خواهد کرد. این درحالیست که اگر قبل از تصمیم گیری برای مداخله نظامی، اقدام به شفاف سازی کامل در این خصوص کنیم، ممکن است اثربخشی خود را به طور کامل از دست بدهد.

بدون شک، مداخله نظامی در سوریه تحت هر یک از شرایط ذکر شده، فرآیندی پیچیده و پرالتهاب خواهد بود که مخاطرات زیادی را به همراه خواهد داشت. اما دست روی دست گذاشتن و بی تفاوتی در مقابل دولت سوریه نیز می‌تواند با خطرات زیادی همراه باشد که عواقب آن بسیار ناگوار خواهد بود. در هر حالت، آمریکا و هم پیمانان این دولت باید به طور علنی در خصوص این مسئله بحث و تبادل نظر کنند – در واقع، مذاکرات با پشتوانه ای قوی می‌تواند زنگ خطری جدی برای دولت سوریه باشد.




قالب وبلاگ