سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گردان 217 عاشورا
نوشته شده در تاریخ شنبه 90 اردیبهشت 10 توسط

 

چه کسی پائولو کوئیلو را به ایران آورد؟

»آرش حجازی» از مرتبطین قتل «ندا آقا سلطان» در جریان اغتشاشات 88.
اصلاً آثار پائولو کوئلیو در ایران توسط آرش حجازی ترجمه شد. من معتقدم اینها توطئه بوده و به دنبال گسترش این تفکر در یاران بوده و هستند. سپس آرش حجازی با کمک آقای »مهاجرانی«، پائولو کوئلیو را به ایران دعوت کردند. خود کوئلیو در ایران اظهار داشت که یکی از مهم‌ترین کشورهای دنیا که آثارش در آن منتشر شده ایران است. این فرهنگ برای بچه‌های ما جا افتاد... اینها فرهنگ را عوض کرده است. در سراسر ایران هر فرقه‌ای می‌آید یک عده به آن جذب می‌شوند.

اینترنت، بستر فرقه‌ بازی
در کشور ما اینترنت در حوزه اعتقادات کاملا رهاست. ما بستر اینترنت را آماده کردیم مثل استخر؛ اما به بچه‌هایمان شنا یاد نداده آنها را به استخر انداختیم. هرکه توانست شنا کند از آن طرف بیرون می‌آید و هرکس نتوانست غرق می‌شود. در حوزه فرقه‌ها امروز چند هزار وبگاه فرقه‌ای مشغول فعالیت هستند. اگر جریان »ریگی«را به عنوان یک جریان فراعلم در اینترنت جستجو کنید، بالای یک میلیون صفحه فارسی پیدا می‌شود. اینها را کسی در کشور ما رصد نکرده و برای مقابله با آنها قانون‌گذاری نشده است.
کلاس‌های بدون مجوز اما آزاد
اتفاق عجیب دیگر در این حوزه این بود که پس از ورود این فرقه‌ها به کشور آنها آمدند در ایران شروع به برگزاری کلاسهای آموزشی کردند. شما برای هرچیز که بخواهی کلاس بگذاری باید مجوز بگیری اما اینها بدون گرفتن مجوز در سراسر کشور دوره آموزشی گذاشتند؛ و پول جمع کردند.
تجارت معنویت
یکی از اهداف غرب برای گسترش فرقه‌ها در دنیا تجارت معنویت است. تجارت معنویت یکی از پرسودترین تجارت‌های دنیاست. همین کتاب‌های عرفانی که در ایران منتشر شده بود سودش به جیب چه کسی رفته است؟ رسانه‌هایی که از این فرقه‌ها تغذیه می‌شوند چقدر درآمد دارند؟ در ایران علاوه بر کسب درآمد، شبکه‌سازی هم کرده و بستر را آماده کردند. بچه‌های ما را بردند و محفل آموزشی راه انداختند. در دانشگاه‌ها و قشر جوان ما عرفان اسلامی گسترش پیدا نکرد و این عرفان‌های غربی و شرقی شدند بستر و زمینه برای تغییر هویت ایرانی.

جوان ما که وارد این فرقه‌ها می‌شود، شریعت‌گریز که شد به شریعت‌ستیزی می‌رسد و پس از آن اسلام‌ستیز می‌شود و کتابش به جای قرآن می‌شود پائولو کوئلیو، کاستاندا و... بعد می‌بینید جوان ما دیگر سراغ معارف دینی نمی‌رود و دچار مشکل می‌شود. بعد مشکلات جامعه کم‌کم شروع می‌شود.

پروژه بومی‌سازی فرقه‌ها
به دنبال آمدن این فرقه‌ها یک عده انسان‌های حقه‌باز می‌آیند و شروع می‌کنند از آنها بهره گرفتن و این فرقه‌ها را بومی‌سازی می‌کنند. یعنی ما فرقه »رام الله« را در هند داریم، در ایران هم یک نفر می‌آید این فرقه را ترویج می‌کند. یکی می‌آید »عرفان کیهانی« که چند دهه است در غرب مطرح شده را به اسم »عرفان حلقه« در ایران مطرح می‌کند و کلی پول می‌گیرد که محتوای سکولار آموزش بدهد. اینها در کشور ما یک واقعیت است. شیطان‌پرستی هم همین‌طور است. نمادهایشان، آثارشان، کتاب‌هایشان، تبلیغاتشان همه هستند. در دبیرستان هستند، در دانشگاه ها، خیابان ها، رسانه ها و متاسفانه همه جا هستند و به راحتی در حال تبلیغ.
خلا قانونی
مهم‌ترین مشکل ما این است که ما قانونی برای مقابله با فرقه‌ها نداریم. یعنی امروز هر کسی مدعی شود و یک فرقه را راه بیاندازد به این جرم نمی‌شود او را دستگیر کرد مگر یک جرم ثانویه پیدا شود. یعنی اگر کسی امروز ادعای پیغمبری کند و یا ادعای خدایی کند چه کسی باید با او برخورد کند؟ دستگاه‌های امنیتی او را می‌گیرند ولی کجا باید ببرندش؟ قانون نداریم. قوه قضائیه خیلی وقت‌ها اینها را رها می‌کند. تازه ترس طرف ریخته می‌شود و به مریدانش می‌گوید من رفتم با نظام هم مقابله کردم. فلان وزیر و وکیل هم مریدم بودند. 4 تا دروغ هم می‌گوید. مریدانش هم معتقدتر می‌شوند. این فرقه‌ها الآن در ایران خطراتی را دارند که این خطرات دارد برای جامعه مشکل‌ساز می‌شود.
بعضی از آقایون می‌گویند این حرف‌ها را نزنید ولی من معتقدم این حرف‌ها باید زده شود که بفهمیم دور و برمان چه می‌گذرد و مردم خطر را بشناسند و خانواده‌ها بچه‌هایشان را کنترل کنند.
مهم‌ترین خطرات فرقه‌ها
1- مهم‌ترین خطری که این فرقه‌ها برای کشور ما دارند مشکل »تضعیف دین« ماست. یعنی مبارزه با دین یکی از ویژگی‌های این فرقه‌ها در کشور ماست.
2- دوم به دلیل »شکاف‌زا بودن«، امنیت و وحدت ملی را برهم می‌زنند.
3- سومین خطر فرقه‌ها برای کشور ما »تضعیف بنیان خانواده« است. فرد فرقه ای هویت خود را درون فرقه تعریف می کند و حتی برای رهبر فرقه حاضر است خانواده خود را فدا کند. بگذریم از سوء استفاده‌های اخلاقی که معمولا در اکثر فرقه‌ها فراوان مشاهده می شود.
4- چهارم گسترش »جاسوسی و اقدامات خرابکارانه، قتل و غارت« و...است. چون وقتی کسی وارد یک فرقه شد دیگر تعهدی نسبت به اجتماع ندارد و تعهدش نسبت به فرقه می‌شود. به همین دلیل با مخالفین می‌جنگد و قتل‌های فرقه‌ای در کشور کم‌کم رواج پیدا می‌کند و جنایت‌های سازماندهی شده در کشور اتفاق می‌افتد و یک مشکل امنیتی برای حکومت و مردم به وجود می‌آورد.
5- خطر پنجم »کاهش رشد تولید علم« است. چون وقتی دانشجو سرگرم این جریانات شد از پرداختن به علم باز می‌ماند. معمولا بچه‌هایی که گرایشات فرقه‌ای داشتند اگر بچه‌های زرنگی هم بودند بعدها دچار مشکلات درسی خیلی جدی شدند.
6- خطر ششم »کاهش ازدواج« است. وقتی ارتباطات جنسی آزاد و خلاف زیاد می‌شود قطعاً ازدواج کاهش می‌یابد.
7- خطر هفتم افزایش »بدحجابی و مفاسد اخلاقی« در جامعه است.
8- خطر هشتم »برهم خوردن توازن اقتصادی« خانوارها و جامعه است. یعنی خیلی‌ها از طریق همین فرقه‌ها سرمایه و دارایی خیلی‌های دیگر را می‌گیرند. خیلی‌ها به عنوان کرامت، دعا و خیلی چیزهای دیگر پول‌ها و زندگی‌هایشان را خرج این آدم‌ها کرده‌اند و دچار مشکلات اقتصادی شده‌اند.
9- »خورده فرهنگ‌ها« خطر نهم است که بر آن اساس اصلاً فرهنگ عوض می‌شود. یکی از کارکردهایشان این است که فرهنگ را عوض می‌کنند و خورده فرهنگ‌ها را جایگزین فرهنگ‌های ناب اسلامی می‌کنند.
برای مبارزه با این کارکردها نظام باید راهکارهای جدی را تدبیر می‌کرده ولی تا حالا راهکارهای جدی انجام نشده است. شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوباتی را داشته ولی به آن عمل نشده است. به هر حال امروز ما با این فرقه‌ها طرف هستیم. فرقه‌هایی که دارند هویت ما، دین ما، خانواده و فرزندان ما را می‌برند.
آسیب‌های اجتماعی و روانی
عمده کسانی که جذب فرقه‌ها شده‌اند کسانی هستند که آسیب اجتماعی دیده‌اند. ما به آنها آسیب دیدگان اجتماعی می‌گوئیم. کسانی که دچار خلل‌های روحی، شکست‌های خانوادگی، شکست‌های اجتماعی، مشکلات سیاسی معمولاً این آدم‌ها هستند که جذب فرقه‌ها می‌شوند.
در این فرقه‌ها آدم نرمال کمتر پیدا می‌کنید و باید این موضوع در رسانه‌ها جا بیفتد باید ناهنجاری فرقه‌‌ها جابیفتد. یعنی مردم احساس کنند که وقتی کسی برود سمت فرقه‌ها آدم مشکل‌داری است؛ واقعاً هم همینطور است. از نظر روانشناسی هم آدم‌هایی که ثبات شخصیت ندارند، ثبات اعتقادی ندارند. آدم‌های باثبات معمولاً سراغ آنها نمی‌روند و آدم‌های رها به این سمت‌ها می‌روند و جذب می‌شوند.
نفوذ در معماری و شهرسازی
به هر حال این پوسته و این فعالیت، فعالیت جدی بوده و برای ما خطرناک است و خطرات جدی را در جامعه در پی دارد. شما در همه جا فعالیت‌ها و نمونه کارهایش را می‌بینید حتی در معماری شهر تهران نمادهای آنها را می‌بینیم.




قالب وبلاگ