امروزه شاهد تحولات گسترده ای در عرصه رسانه ها هستیم این تحولات موجب شکل گیری پدیده جدیدی به نام تله دیپلماسی «دیپلماسی رسانه ای» شده است.در این راستا...
مقدمه:
امروزه شاهد تحولات گسترده ای در عرصه رسانه ها هستیم و در نتیجه انقلاب ارتباطات، نقش رسانه ها در دنیای کنونی بر خلاف گذشته بسیار پررنگ شده است. مسائل زیادی از رسانه ها تأثیر پذیرفته اند و در این راستا سیاست و دیپلماسی نیز از این تغییرات مصون نبوده اند، تحولات به وجود آمده هم در دیپلماسی و هم در عرصه رسانه موجب شکل گیری پدیده جدیدی به نام تله دیپلماسی «دیپلماسی رسانه ای» شده است. امروزه بیشتر سیاست ها از مجرای رسانه ها عبور می کنند و به دلیل اهمیت نقش رسانه ها در شکل گیری عقاید و جهت گیری های سیاسی بیشتر دولت ها از رسانه ها برای انتقال پیام خود و اعلام مواضع سیاسی به سایر کشورها استفاده می کنند.
در این راستا ایالات متحده به عنوان مهم ترین بازیگر سیاسی در عرصه نظام بین الملل همواره از ابزارهای گوناگونی برای انتقال پیام خود به مردم و سایر دولت ها استفاده کرده است. در گذشته استفاده از دیپلماسی رسمی و سنتی بیشتر مورد توجه این کشور بود، اما امروزه و با توجه به قدرت رسانه ها در انتقال پیام و تأثیرگذاری آنها بر مخاطبان، ایالات متحده تمرکز خود را بر استفاده از رسانه ها در قالب شبکه های ماهواره ای، اینترنت، رادیو و ابزارهای متنوع دیگر قرار داده است. پس از حوادث 11 سپتامبر سیاست رسانه ای ایالات متحده تحرک بیشتری پیدا کرد و سرمایه گذاری ها در این زمینه افزایش یافت و تمرکز سیاست رسانه ای آمریکا بر خاورمیانه به عنوان مناطق بحرانی و چالش زا برای سیاست خارجی ایالات متحده مد نظر قرار گرفت.
11 سپتامبر و اهمیت یافتن مجدد سیاست رسانه ای ایالات متحده
حوادث 11 سپتامبر و ظهور گروه های غیردولتی و بنیادگرا که مخالف با ارزش های لیبرالیستی بودند و نظم حاکم جهانی را به چالش می کشیدند و در این راستا از رسانه ها نیز برای به وجود آوردن طرفدار و همچنین توسعه و گسترش دیدگاه های خود استفاده می کردند موجب شد تا بار دیگر رسانه ها در تمام ابعاد آن مورد توجه دولت ایالات متحده قرار بگیرند و در این زمینه رسانه ها بار دیگر از اهمیت زیادی در سیاست خارجی ایالات متحده برخوردار شدند و این بار تمرکز خود را بر خاورمیانه به عنوان مناطق بحرانی و چالش زا برای ایالات متحده قرار دادند.
ایالات متحده برای به دست آوردن دو هدف استراتژیک از دیپلماسی رسانه ای در خاورمیانه استفاده می-کند که عبارتند از: ا- وجود افکار عمومی مخالف با ایالات متحده آمریکا 2- مبارزه با تروریسم.
تنفر و نگاه منفی توده مردم منطقه از ایالات متحده، متحدان و سیاست هایش، پیامدهای منفی شدیدی برای ایالات متحده و حکومت های اروپایی و همچنین برای اقتصاد، آموزش، فرهنگ و گروه های مذهبی دارد. برای ایالات متحده احساسات ضد آمریکایی نقش تشویق کننده خشونت ضد آمریکایی را ایفا کرده است و همچنین دشمنی نسبت به سیاست های ایالات متحده را بیشتر کرده است. گسترش ضدیت با آمریکا، جذب نیرو را برای گروه های افراطی افزایش می دهد و چون که رسانه ها به عنوان ابزاری که نقش قدرتمندی در شکل دادن به افکار عمومی دارند شناخته شده اند، لذا ایالات متحده سعی دارد با این ابزار به مبارزه با این تهدیدها بپردازد.
از طرف دیگر افکار عمومی مردم خارج برای ایالات متحده نیز مهم است، پیشبرد اهداف آمریکا در منطقه خاورمیانه بدون جلب افکار عمومی در جهان اسلام و عرب ممکن نخواهد بود. ایالات متحده چنانچه نتواند افکار عمومی مردم منطقه را با خود همراه کند امنیت و منافعش با خطر مواجه خواهد شد.
لذا پس از 11 سپتامبر و حمله این کشور به افغانستان و عراق به بهانه تروریسم باعث برانگیخته شدن احساسات ضد آمریکایی در افکار عمومی جهان اسلام و وخیم شدن وجهه ایالات متحده در جهان اسلام شد به این سبب آمریکا مجدداً به اهمیت دیپلماسی عمومی و پخش برنامه های بین المللی و استفاده از رسانه ها به عنوان یکی از عناصر اصلی قدرت نرم در حفظ امنیت ملی خود پی برد. به دنبال ظاهر شدن اسامه بن لادن و موفقیت قابل توجه القاعده در گسترش پیام خود در جهان اسلام در رسانه بود که سیاستگذاران ایالات متحده به این موضوع پی بردند که ایالات متحده در حال از دست دادن «نبرد روابط عمومی» در کشورهای مسلمان است و اینکه این کشور به فعالیت های دیپلماسی عمومی و روابط عمومی برای انتقال پیام خود به مردم جهان عرب و اسلام نیاز دارد از این رو سرمایه گذاری بیشتری را در زمینه پخش برنامه های بین المللی به عمل آورد.
اهداف دیپلماسی رسانه ای ایالات متحده در خاورمیانه
با توجه به اهمیت نبرد روابط عمومی و جنگ رسانه ای که در خاورمیانه جریان دارد و در این رابطه کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در یک مبارزه مستمر و دائمی برای تسخیر قلب ها و اذهان مردم شرکت دارند، ایالات متحده سعی دارد با استفاده از رسانه ها به اهداف زیر دست یابد:
1- اطلاع رسانی، جذب و ترغیب مردم خاورمیانه (به زعم دولتمردان آمریکایی) به منظور حمایت از سیاست های مشخص «مبارزه با تروریسم و افکار عمومی مخالف با آمریکا» و بهبود بخشیدن درک از ایالات متحده، نهادها، ارزش ها و مردم آمریکا به منظور کمک به مردم خاورمیانه برای به دست آوردن اطلاعات صحیح و افزایش جذابیت ملی آمریکا و به وجود آوردن درک، احترام و اعتماد متقابل به منظور عملی کردن همکاری ها
2- افزایش پرستیژ ملی و بهبود و ارتقای منافع ملی
3- تحت تأثیر قرار دادن مخاطبین و القای نظرات سیاسی به آنها
4- به وجود آوردن درک مطلوب از سیاست های خود در بین مردم و مخاطبین خارجی
در این راستا رادیو «ساوا» و تلویزیون «الحرا» به عنوان یک بخش مکمل دیپلماسی عمومی ایالات متحده عمل می کنند. مخاطب این دو شبکه نسل جوان اعراب هستند که تصمیم گیرندگان و رهبران سیاسی آینده کشورهای خود هستند. هدف اصلی این دو شبکه کمک به شرح و تبیین جنبه های مختلف سیاست خارجی ایالات متحده و فراهم آوردن اطلاعات در مورد خصوصیات اصلی جامعه آمریکایی است که برای مخاطبان مسلمان و عرب مهم است که آنها را بدانند و درک کنند. در این زمینه ابتکارات جدید دیگری مانند نمایش برنامه های تلویزیونی «صبح بخیر مصر» و «فصل آینده» نیز شکل گرفته اند. «ام تی وی» نیز برنامه هایی را به زبان فارسی برای ایران پخش می کند. این برنامه ها تصاویری از آمریکا به عنوان یک جامعه باز و دارای تساهل و تسامح به تصویر می کشند، جایی که تمام مذاهب به تکالیف خود به طور مساوی عمل می کنند.
رادیو ساوا
نام رسمی رادیو ساوا، شبکه رادیویی خاورمیانه است «ساوا» به زبان عربی به معنای «با هم بودن» است. طبق وب سایت رسمی این شبکه، رادیو ساوا یک شبکه رادیویی به زبان عربی است که 24 ساعته در هفت روز هفته فعالیت می کند. رادیو ساوا پخش برنامه های خود را از 23 مارس 2002 آغاز کرد. رادیو ساوا سعی دارد تا به طور فعال و موثر با جوانان عرب زبان در خاورمیانه از طریق ارائه اخبار روز، اطلاعات و سرگرمی، در موج اف ام و موج متوسط ایستگاه های رادیویی در سراسر منطقه ارتباط برقرار کند. رادیو ساوا با بودجه 35 میلیون دلار دفاتر خود را در کویت، قطر، امارات متحده عربی و اردن تأسیس کرد و مرکز پخش برنامه های منطقه ای آن در دبی واقع شده است.
برای جذب شنوندگان جوان عرب زیر 30 سال، محتوای برنامه ها بیشتر موسیقی است. تقریباً 53 دقیقه در ساعت به طور متناوب اقدام به پخش موسیقی های پاپ عربی و غربی می کند و زمان باقی مانده اخبار کوتاه پخش می کند. مبتکر طرح رادیو ساوا «نورمن پاتیز» سرمایه گذار رسانه ای بود که اعتقاد داشت رسانه های عربی منطقه در بدتر شدن وجهه ایالات متحده در جهان عرب نقش عمده ای دارند. او معتقد بود جنگ رسانه ای در جهان عرب از طریق ارائه اخبار غلط، پخش برنامه های انزجارآمیز از آمریکا و تحریک مسلمانان علیه ایالات متحده و همچنین سانسور حکومتی به راه افتاده است و آمریکا در این مسابقه جنگ رسانه ای حضور نداشته است. در این زمینه شبکه «الجزیره» به عنوان یکی از رسانه هایی در نظر گرفته می شود که می تواند نقش تعیین کننده ای در اجرای سیاست خارجی آمریکا ایفا کند. یکی از عواملی که موجب شد الجزیره اهمیت بیشتری کسب کند و قادر به جذب مخاطبان در منطقه شود پخش سخنرانی های اسامه بن لادن از این شبکه بود که پس از حوادث 11 سپتامبر اتفاق افتاده بود. این شبکه دارای بینندگان وفاداری است و توانسته است طرفداری تعداد زیادی از مخاطبان را جلب کند. این شبکه همواره به دلیل اینکه بیش از حد جنجالی بوده و اقدام به پخش برنامه هایی می کند که عمدتاً به پوشش خبری از مناطق جنگی که مملو از خون و خونریزی است، می پردازد و همچنین بیش از حد فعالیت های گروه های خشونت طلب را پوشش می دهد مورد انتقاد دولت ایالات متحده است. بنابراین ایالات متحده برای مقابله با این شبکه اقدام به تأسیس شبکه تلویزیونی الحرا به زبان عربی در منطقه کرد.
تلویزیون الحراه
بر اساس وب سایت رسمی این تلویزیون، الحراه (به زبان عربی به معنای انسان آزاد) یک شبکه تلویزیونی ماهواره ای مستقل به زبان عربی است که به پخش اخبار و اطلاعات اختصاص داده شده است. الحرا که نام حقوقی «شبکه تلویزیونی خاورمیانه» است در 14 فوریه 2004 با بودجه 62 میلیون دلار فعالیت های خود را آغاز کرد و هدف از تأسیس آن مقابله و خنثی کردن تأثیر شبکه های خبری پرطرفدار در جهان عرب از قبیل الجزیره و العربیه می باشد. رویکرد عینی که الحرا بیشتر به آن می پردازد پوشش خبری است و یک ایده را برای ژورنالیسم در خاورمیانه پدید آورده در واقع الحرا وقایع خبری را به طور کامل و حرفه ای پوشش می دهد و مانند حرفه ای های خبری عمل می کند. این شبکه در عین حال که سعی کرده است شبیه به شبکه الجزیره عمل کند تا از این طریق بتواند مخاطبان بیشتری را در منطقه جذب کند، اما عمدتاً از الگوی سی ان ان تبعیت می کند.
نتیجه و دورنمای رخداد
امروزه تمام کشورها به نقش مهم و برجسته رسانه ها در سیاست خارجی و دیپلماسی اذعان دارند. کشورها برای موفقیت در سیاست خارجی و رسیدن به اهداف و منافع ملی خود قبل از هر چیز نیازمند قدرت کافی در زمینه دیپلماسی رسانه ای و دارا بودن شبکه های خبری بین المللی هستند. ایالات متحده به خوبی به اهمیت این موضوع پی برده است و از رسانه ها برای اهداف دیپلماتیک مختلفی در خاورمیانه استفاده می کند از جمله: فرستادن نمادها و علامت هایی برای اعمال نفوذ بر مردم و همچنین بر دولت ها. در حال حاضر و پس از 11 سپتامبر رسانه های وابسته به آمریکا نقش تعیین کننده ای در سیاست خارجی این کشور به دست آورده اند چرا که منبع اطلاعاتی مفیدی هستند و در بسیاری از مواقع به عنوان نماینده دیپلمات به ایفای نقش می پردازند و توانسته اند که اولویت های سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه خاورمیانه را که عمدتاً مبارزه با تروریسم می باشد را در نگاه مخاطبان خود برجسته کنند.
البته باید به این نکته توجه داشت که به قول «هنری کیسینجر» اگر رسانه ها سیاست را به پیش می برند، باید این حقیقت را نیز پذیرفت که رسانه ها می توانند آن را با دشواری بسیاری مواجه سازند. به عنوان مثال شبکه تلویزیونی الجزیره جریان جنگ را در افغانستان در سال 2001 به طور کامل پوشش داد و تصویری از خون و ویرانی را به خانه های بینندگانی آورد که هزاران کیلومتر از افغانستان فاصله داشتند و این موضوع برای سیاست خارجی ایالات متحده بسیار خطرناک بود، چرا که موجب شکل گیری موجی از تنفر در میان جهان اسلام و اعراب نسبت به سیاست های ایالات متحده گردید و این موضوع نقش حیاتی در به دست آوردن اهداف و منافع ملی ایالات متحده خواهد داشت و می تواند سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده را با بحران های جدی مواجه کند.
علاوه بر این تعدادی از کارشناسان رسانه ای، موفقیت سیاست رسانه ای ایالات متحده را در مورد تغییر افکار منفی اعراب نسبت به سیاست های ایالات متحده مورد تردید قرار داده اند به خصوص در فضای رسانه ای رقابتی که برخی از شبکه های ماهواره ای اطمینان اعراب را به دست آورده اند، بی طرفی رسانه های آمریکایی نمی تواند مورد قبول مخاطبان عرب باشد به ویژه هنگامی که به پوشش مسائل بسیار حساسی مانند تعارض اسرائیل - فلسطین اقدام می کند. بنابراین در حال حاضر و با توجه به شواهد موجود هدف اصلی احیای مجدد سیاست رسانه ای ایالات متحده در خاورمیانه که عمدتاً حول موضوع تغییر نگرش ها، ارزش ها و آرمان های مردم منطقه از یکسو و تسخیر قلب ها و اذهان مردم و همراه ساختن آنها با سیاست های منطقه ای ایالات متحده از سوی دیگر بوده است با مشکلات جدی مواجه خواهد بود.