خبرگزاری فارس: اوباما و دولتش به دنبال راهکار جدیدی در کشورهای افغانستان و پاکستان هستند، برنامه سال 2009 اوباما با هدف تسخیر افکار عمومی این دو کشور با شکست مواجه شده است.
* بمب و گلوله چاره اوباما نیست
اوباما تصریح کرده است که ایده جنگ با تروریسم میتواند به جای استفاده از گلوله و بمب قلبها و افکار مردم را تسخیر کند. کمکهای مالی که در سازندگی و توسعه افغانستان و پاکستان استفاده میشود، ابزاری برای عملی نمودن این استراتژی و افزایش منافع ملی امریکاست. کنگره در حدود 2.8 میلیارد دلار در سال 2009 و 4.2 میلیارد دلار در سال 2010 از بودجه آمریکا را به افغانستان اختصاص داده است.
* در سال 2009 آمریکا میلیاردها دلار به پاکستان کمک مالی کرد
در پاکستان نیز چک "کری لوگار " در اکتبر 2009 امضا شد و به موجب آن مصوب گردید تا کمکهای مالی به ارزش 7.5 میلیارد دلار به پاکستان اعطا شود. با این حال اوباما از کابل و اسلام آباد خواسته که مبالغ دریافتی را صرف امور خاصی همچون توقف فساد مالی و سرنگونی مناطق امن القاعده و طالبان و ریشه کن نمودن القاعده و هم پیمانانش نماید.
* راهکارهای دولت اوباما ناکارآمد بودند
دو سال بعد و با توجه به حجم انبوه گزارشها تلاش زیاد آمریکا برای مبارزه با استفاده از کمکهای مالی به نتیجه نرسید. نتایج تحقیقات انجام شده نشان میدهد باید در رویههای پیشین بازنگری و بازبینی انجام شود تا شاید آمریکا بتواند تغییرات مورد نظرش را به ویژه در زمینه "تسخیر قلبها و افکار مردم " که در سیاست پیشین کاملا نادیده گرفته شد، در افغانستان و پاکستان به وجود آورد. کمکهای مالی نتوانست اهداف امریکا را برآورده سازد و در حقیقت با توجه به شاخص توسعه در این دو کشور نتیجه عکس داشته است.
* عمده کمکها در افغانستان نه در راه توسعه بلکه صرف مبارزه با ناآرامیها میشود
سازندگی کشور افغانستان آرزویی دست نیافتی است. به گزارش "ارزیابی کمکهای مالی آمریکا در افغانستان "، وزارت امور خارجه و "کمکهای آمریکا " در حدود 320 میلیون دلار در ماهیانه به کمکهای خارجی افغانستان اختصاص یافته که تقریبا 80 درصد آن در ناآرامیهای جنوب و شرق افغانستان و تنها 20 درصد صرف توسعه کشور شده است. بیشتر مبالغ صرف شده در جنوب و شرق افغانستان ثبات کوتاه مدت را در بر داشتهاند تا طولانی مدت و ثبات کاملا با توسعه متفاوت است. اگر پروژههای ایجاد ثبات در مدت زمانی طولانی ادامه داشته باشند نتایج منفی خواهند داشت.
* عدم نظارت آمریکا در صرف کمکهای مالی نتایج سویی را در پی داشته است
گزارش کمیته کنگره آمریکا نشان میدهد استفاده نادرست از کمکهای خارجی فساد مالی ایجاد کرده، بازار کار و تولید را از بین میبرد، توانایی کشور کمک کننده را برای اعمال کنترل بر منابع مالی کاهش داده و در نهایت ناامنی را گسترش میدهد ... اختصاص مبالغ هنگفت به حاکمان ایالات نمایانگر بی کفایتی مقامات در نحوه مصرف بودجه دریافت شده از آمریکاست. عدم نظارت بر چگونگی مصرف مبالغ نیز منجر به فساد مالی بیشتر خواهد شد.
* آینده اقتصادی افغانستان با وجود کمکهای مالی مطلوب به نظر نمیرسد
با توجه به گزارشها، آینده اقتصاد افغانستان چندان مطلوب به نظر نمیرسد. از آن جایی که کمکهای مالی 97 درصد سرمایه تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد احتمالا افغانستان با خروج نیروهای خارجی و قطع چنین کمکهای مالی دچار رکود اقتصادی شود. توفیق ناچیز آمریکا در دست یابی به اهدافش با عقب نشینی از مواضعش در افغانستان کمتر نیز خواهد شد. گزارش کنگره قویا توصیه میکند تا ارزیابی جدیدی صورت گرفته و پیشنهاد میکند "به منظور اثربخشی هرچه بیشتر پروژههای کمک مالی آمریکا 3 رکن اساسی را در برداشته باشند: ضرورت، دست یابی، و تداوم. ".
* مرکز توسعه جهانی راهکارهایی را به دولت آمریکا پیشنهاد میدهد
استراتژی امریکا در پاکستان - مصوب مارچ 2009- نیز بجز رکود شاخصهای توسعه، که عکس نتایج مورد نظر است، حاصلی در بر نداشت. با این وجود فشار مبارزه با تروریسم عامه مردم را با مشکلات عدیده ای مواجه نموده است. مطالعه "مرکز توسعه جهانی " دلایل شکست آمریکا را بیان کرده و راهکارهای زیر را پیشنهاد میدهد:
1. هدف و عملیات باید توضیح داده شوند: برنامه توسعه پاکستان، و افغانستان همچنین برنامه امنیتی پاکستان باید از یکدیگر جدا شوند.
2. رهبر برنامهها تعیین شوند: شخصی را برای هدایت برنامه توسعه در واشنگتن و اسلام آباد تعیین نمایید.
3. اهداف خود را بیان نمایید: وب سایتی را با محتوای تعهدات کمکهای مالی آمریکا و هزینههای پاکستان با ذکر پروژه، مکان و دریافت کننده طراحی کرده و اطلاعات آن را دائما بهروزرسانی نمایید.
4. برای موفقیت سازمان دولتی "کمکهای آمریکا " را به نیروی انسانی تجهیز کنید: نیروی انسانی خود را حفظ کرده، به آنان فرصتهای بیشتری در گفتگوهای دیپلماتیک دهید و مقامات ارشد پاکستانی را به خدمت خود درآورید.
5. پیشرفتها را دریابید: پیشرفتهای توسعه کلی پاکستان را علاوه بر نتایج پروژههای کمکهای مالی آمریکا را دنبال نمایید.
* ضرر و زیان آمریکا در این پروژه غیر قابل انکار است
هیچ گونه مخالفتی با پیشنهادات و ارزیابیهای ارائه شده صورت نگرفته است و اگر استراتژی آمریکا دو سویه بوده و علاوه بر مبارزه با افراط گرایی، تسخیر قلوب و افکار مردم از طریق توسعه و سازندگی از اهمیت برخوردار بوده چرا تمرکز دولت آمریکا بر مورد اول بیشتر از مورد دوم بوده است؟ شکایات وارده میگوید که چرا کمکها در جایی که باید مصرف میشد نشده است؟ و با وجود افزایش فساد مالی، فقر و مرگ و میر نتیجه عکس داشته است؟ شرایط موجود متناقض به نظر میرسد. تمام بازیگران صحنه هزینه گزافی پرداختهاند و در مقابل سودی دریافت نکردهاند. به عنوان مثال آمریکاییها از نظر انسانی و مادی در منطقهای از جهان حضور دارند که پیش از این محیط غیر دوستانهای برای آنان بوده و روز به روز دشمنی افغانها و پاکستانیها با آنها بیشتر میشود. این دشمنی آشکارست و منبع آن مشخص است.
* مردم امریکا قانونا میتوانند دولت را مورد سوال قرار دهند
با توجه به موقعیت اقتصادی کنونی آمریکا هر آمریکایی عادی میتواند به صورت قانونی دولت را مورد سوال قرار دهد که چرا مالیاتهای دریافتی از مردم هیچ منفعتی ندارند؟ چرا اهداف تعیین شده برای استراتژی جدید تحقق نیافتهاند؟ چرا افکار عمومی در افغانستان و پاکستان بر ضد ماست؟
این سناریو به اندازه کافی ناخوشایند است که گزارشات را جنجال برانگیز جلوه دهد. آمریکا از اوباما تقاضا دارد تا به هشدارها توجه کرده و به فریاد کسانی که در راهروهای قدرت شنیده نمیشوند گوش فرا دهد. افراد ذینفع - از مردم افغان و پاکستان گرفته تا آمریکاییها- باید به عنوان هر چه سریعتر عامل ایجاد انگیزه برای دست یابی به این برنامه باشند و اعتبار آمریکا بزرگترین بهره بردار این برنامه است.